قلب سرد اما اتشین دخترک
این وبلاگ حرف دلمه دل شکسته من
هواتو کردم به انتظارت ماندم چشمانم را به جاده دوختم نگاهم به راهت است خورشید غروب کرد چشمانم خستن جاده تاریک است پلک هایم توان ندارند بسته میشوند سرد است تنم میلرزد گرمایت را میخواهم یخ زدم وجودم یخ زد دستانم بی حس اند برف میبارد در راهت مانده ام به انتظارت یخ زدم همچو بتی سنگی طابوتی میخواهم نیامدی انتظارت سخت است هر سختی ای پایانی دارد چرا پایان سختیم نیامد؟
نظرات شما عزیزان:
دست تقدیر است یوسفی به چاه
می رسد ز راه می رسد به داد
ملتی فنا می دهد نجات
- ببین این عشقای دنیا همه الکین اگه شعرتو در وصف امام زمان در نظر بگیری ببین چه قشنگ میشه/
این همین الان گفتم بداهه بود اگه بده ببخشید دیگه
.
.
خوشحال میشم به منم سر بزنی و نظر بدی.
.
Power By:
LoxBlog.Com |